به گزارش مشرق، نشریه «فیگارو» در یادداشتی در مورد وضعیت عربستان سعودی در منطقه، نوشته است که «محمد بن سلمان» ولیعهد این کشور عملا در هر سه جبهه نظامی، سیاسی و دیپلماتیک شکست خورده و اکنون موازنه قدرت در منطقه به نفع ایران تغییر یافته است.
بیشتر بخوانید:
عربستان بزرگترین وارد کننده سلاح در دنیا
اقتصاد عربستان در سراشیبی سقوط
هاآرتص: ریاض آماده مذاکره با تهران است
«رنو ژرارد» تحلیلگر فیگارو در ابتدای این یادداشت نوشته است: «دو سال و نیم پیش، پادشاهی عربستان سعودی به لطف ثروت و ائتلافهایی که داشت، میتوانست خود را قدرتی بخواند که میتواند وضعیت راهبردی خاورمیانه را تغییر دهد. آن زمان، رئیسجمهور قدرتمندترین کشور جهان یعنی ایالات متحده در اولین سفر خارجی خود به عربستان رفت. آن زمان تصور میشد که خصوصیسازی شرکت نفتی "آرامکو" میتواند ۲ تریلیون دلار درآمد ایجاد میکند و این پول در زمینه فناوریهای جدید سرمایهگذاری میشود. آن زمان محمد بن سلمان ولیعهد و وزیر دفاع سعودی ادعا میکرد که ابزارهای لازم را برای کشیدن عملیات نظامی به داخل اراضی ایران، در اختیار دارد.»
وی میافزاید: «اما امروز اوضاع دیگر آنطور نیست. اکنون این پادشاهی مانند "مرد بیمار" خاورمیانه به نظر میرسد و از نظر نظامی، سیاسی و دیپلماتیک، در موضع ضعف قرار دارد.»
نویسنده در مورد بعد نظامی نوشته است: «از منظر نظامی، آنها اخیرا با ضربههایی عظیم روبرو شدهاند. روز ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۳ شهریور) تأسیسات نفتی راهبردی این کشور هدف حمله موفق پهپادها و موشکهای کروز قرار گرفت. حوثیها مسئولیت این حمله را بر عهده گرفته و عنوان کردند که این عملیات در پاسخ به بمبارانهایی است که نیروی هوایی سعودی علیه آنها انجام داده است. حوثیهای شیعیان کوهنشین اهل شمال یمن هستند که در سپتامبر ۲۰۱۴ صنعا را به کنترل خود درآوردند و در سال ۲۰۱۵ بن سلمان علیهشان اعلام جنگ کرد. ارتش عربستان سعودی با وجود تجهیزات نظامی گرانقیمت، نشان داده است که از شکست دادن این جنگجویان ناتوان است. سعودیها اخیرا در مرز خود هم ضربه خوردهاند و حوثیها به یکی از تیپهای ارتش آنها یورش برده و صدها نفر را به اسارت گرفتهاند.»
ژرارد در تحلیل بعد سیاسی، نوشته است که عربستان سعودی توانست در ابتدا ائتلافی متشکل از چند کشور برای حمله به یمن تشکیل دهد، اما در ادامه با «بمباران کور صنعا و هدف قرار دادن مدارس و بیمارستانها (و در تازهترین مورد یک زندان که محل نگهداری اسرای سعودی بود) و ایجاد قحطی در این کشور، مردم یمن را رنجاندند.»
وی به وضعیت داخلی بن سلمان هم اشاره کرده و نوشته است که او با اعدام شیخ «نمر باقر نمر»، جمعیت شیعه عربستان سعودی را نیز که در مناطق شرقی این کشور زندگی میکنند، از خود راند. او نوشته است: «شیعیان عربستان سعودی هرگز شاهزادگان خود را به دلیل اعدام شیخ نمر باقر النمر نخواهند بخشید. این آیتالله قطعا برای خاندان پادشاهی سعودی حرمتی قائل نبود، اما قطعا مرتکب جرمی نشده بود که سزای آن ریخته شدن خونش باشد.»
نویسنده در نهایت به بعد دیپلماتیک پرداخته و نوشته است که از این منظر هم «پادشاهی سعودی حمایت بیقید و شرط ایالات متحده آمریکا را که از سال ۱۹۴۵ وجود داشته را هم از دست داده است. بعد از حملات ۱۴ سپتامبر ۲۰۱۹ (۲۳ شهریور) - که وزارت خارجه ایالات متحده بدون ارائه شواهد غیرقابل انکار آن را به نیروهای ایرانی نسبت داده - رئیسجمهور دونالد ترامپ تنها به تشویق سعودیها به "دفاع از خود" اکتفا کرد. در حقیقت، پیام او این بود که "فقط روی توان خودتان حساب کنید!"»
این گزارش با اشاره به «جمال خاشقچی» روزنامهنگار منتقد عربستانی در کنسولگری سعودی در استانبول، نوشته است که حکومت سعودی دیگر به هیچ وجه در آمریکا محبوب نیست و «آمریکاییها به هیچ وجه تمایل ندارند که برای حفاظت از پادشاهی وهابی سعودی، به جنگ بروند.»
نویسنده فیگارو میافزاید: «محمد بن سلمان که نشان داده حتی توان دفاع از اراضی خود را هم ندارد، دیگر ادعا نمیکند که میتواند علیه ایران جنگ به راه بیاندازد. او حتی میگوید چنین جنگی یک فاجعه است و از جامعه بینالملل میخواهد این را مد نظر داشته باشند. او حتی در منطقه خود، هر روز بیش از قبل منزوی میشود. حمایت اماراتیها از او، از لفاظی فراتر نمیرود: آنها در جنوب یمن در تقابل با او بازی میکنند و میدانند که چطور برای حفظ روابط با شیعیان فارسی، به تهران هیأت دیپلماتیک بفرستند. خطای دیگر او این بود که با قطر هم وارد درگیری شد و تلاش کرد با محاصره، این کشور را به باجگزار خود تبدیل کند. این کشور کوچک [در برابر عربستان] ایستادگی کرد و به تحکیم ائتلاف دیرینه خود با آنکارا پرداخت.»
در جمعبندی این یادداشت، آمده است: «ضعف ریاض، موازنه قدرت در خلیج فارس را به نفع تهران تغییر داده است. ایرانیها در جنگ ترکیبی، با استفاده از ابزارهای غیرقابل ردیابی، قابلیت قابل توجهی از خود نشان دادهاند.»
ژرارد در پایان نوشته است که در صورتی که ایران صبوری به خرج دهد و از اهرمهای به دستآمده به نحوی مناسب استفاده کند، میتواند به نتیجه مطلوب دست یابد، چراکه به گفته وی «ترامپ عزم و قدرت آنها را درک میکند و در رؤیای یک توافق بزرگ با آنهاست.»